3 مینی سریال استارت‌آپی

سریال استارت‌آپی

در سال ۲۰۲۲ سه سریال کوتاه (miniseries) خوب و بر اساس داستان واقعی سه شرکت از معروف‌ترین شرکت‌های مرتبط با حوزه تکنولوژی منتشر شد که درباره هر قسمت از هرکدام از آن‌ها می‌توان ساعت‌ها صحبت کرد و نکات آموزنده‌شان را تحلیل کرد. این سه سریال برگرفته از داستان واقعی سه استارت‌آپ مطرح در دنیا است.

به هر کدام از این داستان‌ها برای افزودن کمی جذابیت‌ تلویزیونی، عناصر داستانی جانبی اضافه شده‌است ولی اصل روایت صحیح و آموزنده می‌باشد. این یادداشت، نقدی از دیدگاه من درباره این سه سریال است اما برای جلوگیری از خطر فاش شدن داستان (Spoil) تا جای ممکن از گفتن جزئیات پرهیز می‌کنم.وجه اشترک و محور هر سه داستان، بنیان‌گذارانی با انگیزه فراوان، فن بیان عالی، قدرت متقاعدسازی بسیار بالا و  البته سرمایه‌گذارانی با سه رویکرد مختلف است.

بنیان‌گذار یا استراتژیست؟

شخصیت‌های اصلی هر سه سریال بنیان‌گذار استارت‌آپ هستند. درست است که این سه بنیان‌گذار هر کدام با این سطح از انگیزه، توانمندی و جاه‌طلبی سازمانی با سرعت رشد بسیار بالا خلق کردند ولی نکته‌ای که درباره آن‌ها وجود دارد این است که متناسب با شرایط و واقعیت‌ها استراتژی خود را تغییر ندادند. در نهایت همین نکته باعث آسیب به خودشان، کسب و کارشان و در یک مورد ( the dropout ) به زنان جامعه فناوری گردید.

برای اینکه بنیان‌گذار یک یونی کورن (Unicorn) باشید، مجبورید به یک آدم عوضی، گستاخ، بی پروا و دروغگو تبدیل شوید. این موضوع به صورت واضح در هر سه سریال دیده می‌شود ولی نکته این است که مرز آن تا کجاست ؟! (داستان کدو در مثنوی معنوی)

سریال استارت‌آپی

برود میخ آهنین در سنگ!

آن دسته از بنیان‌گذارانی که شرایط را درک کرده‌اند و مرز و نقطه تغییر خود را یافته‌اند، مانند جف بزوس (Jeff Bezos)، بیل گیتس (Bill Gates)، مارک زاکربرگ (Mark Zuckerberg)، ایلان ماسک (Elon Musk)، استیو جابز (Steve Jobs)و … به نوعی رستگار شده‌اند. اما بنیان‌گذارانی سوژه داستانِ سریال‌ها می‌شوند که آموزش‌ناپذیر، لجباز و گستاخ هستند. به صحبت‌ نزدیکان، مشورت مشاوران و سرمایه‌گذارانشان اهمیت نمی‌دهند. در نهایت حرف و فکر خودشان را عملی می‌کنند.

ارائه‌ی خوب

سرمایه‌گذاران در اکثر مواقع مغلوب یک ارائه خوب می‌شوند. بنیان‌گذاری که در ارائه خود این حس را القا کند که من تنها کسی هستم که می‌توانم این ایده ناب را اجرا کنم در مراحل مختلف موفق به جذب سرمایه خواهدشد.

نادیده گرفتن ریسکِ موقعیت‌های بد پیش رو در اجرا، داشتن راه حل برای آن‌ها و همچین مقدار زیادی از جاه‌طلبی مشهود در عملکردِ بنیان‌گذار برای سرمایه‌گذار جذاب است. اما خود رای بودن از  گناهانی است که مسئولیت عواقب آن با خود بنیان‌گذار است و آن‌ها را از سوار شدن به جت‌های خصوصی خودشان به  تاکسی گرفتن در کنار خیابان می‌اندازد.

سریال استارت‌آپی

پول به تنهایی کافی نیست!

اشتباه سرمایه‌گذاران این داستان‌ها چیست؟ آن‌ها فقط عاشق و مجذوب ایده‌ها شدند.

سرمایه‌گذاران شرایط مداخله خود در استارت‌آپی که شریک شده‌‌بودند را فراموش کردند. چشم به روی واقعیت‌ها بستند و بیش از اندازه به بنیان‌گذاران محبوب خود اعتماد کردند. در آخر به همین دلیل میلیاردها دلار از پولشان را نابود کردند. در صورتی که اگر بر اساس اصول حرفه‌ای پیش رفته‌بودند در همان ابتدای انحراف از مسیر می‌توانستند جلوی سوخت پولشان را بگیرند.

هیات مدیره

شاید به نظرتان هیات مدیره شرکت‌ها، یک عنوان نمادین و نمایشی باشد اما اینطور نیست! هیات مدیره یعنی هیات مشاوران، تصمیم‌گیران، حامیان و … . ایفای نقش و جابه‌جایی درست بین آن‌ها کار سختی است. وظایف هیات مدیره نباید به داستان لباس پادشاه تبدیل شود. دوستی نقل می‌کرد:

موفقیت شرکت‌ها محصول تلاش مدیرعامل‌ها و شکست‌هایشان تقصیر هیات‌مدیره‌ است.

نقش مطبوعات و رسانه‌های مستقل باید به عنوان یک ناظر کاملا مشهود و قابل تقدیر برای جامعه باشد. همانطور که در سریال می‌بینید، مالک یک رسانه نتوانست از انتشار یک گزارش بر علیه منافع اقتصادی خودش جلوگیری کند.

اجرای خوب

بنیان‌گذارانی که به راحتی و بدون توجه به منافع سرمایه‌گذاران، همکاران، خانواده و حتی جامعه اطراف خود با لجاجت، قدرت و دیگر ابزارهای در اختیار  و حتی گاهی با تفکرِ هدف وسیله را توجیه می‌کند، کار خود را پیش می‌برند دارای اختلالات و رفتارهای جامعه‌ستیز هستند. به طور مثال؛ آنچه الیزابت هولمز  (Elizabeth Holmes) برای فرار از زندان انجام داد؛ ازدواج کرد و صاحب فرزند شد اما بازهم به زندان محکوم شد. این بنیان‌گذاران فراموش کرده‌بودند که ایده خوب، اجرای خوب میطلبد. داشتن اعتماد به نفس و روحیه تهاجمی در برابر دیگران، الگوبرداری از ظاهر زندگی افراد موفق، ترک تحصیل از دانشگاه و جاه‌طلبی برای موفقیت لازم است اما کافی نیست.

بنیان‌گذاران هر سه سریال را نقد کردم اما جا دارد که به طور واضح بار دیگر ویژگی بسیار خوب و مشترکشان را یادآوری کنم: ارائه خوب معجزه می‌کند. در این مورد یادداشت دیگر من با عنوان pitch، چکش خدا است” را بخوانید.

پ.ن: هر سه سریال (the dropout, wecrashed, super pumped)  در سایت  uptv با کیفیت خوب و رایگان موجود است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *